زیر سایه بودن را دوست نداشتم. ندارم!
در سایه بودن را هم!
سایه بودن را هم!
کجا خوندم که نوشته بود شهری که رودخونه نداره، شهر نیست؟
این غروب کارون،اگه نگم بیشتر، راست چهل و سه تا غروب از من غمزده رفع دل تنگی کرد. منی که این سفر رو رفتم واسه همین غروب
تهران جای موندن نیست...تهران شهر نیست که! رود های قرمز و سفید این شهرکاری جز القای تشویش و اضطراب ندارن