۶ اردیبهشت ۱۳۹۰

حکایت بارانی بی امان *

گاهی هم می شود آن طور که آدم به قدر نیازش آدمها را بزرگ می کند، انگار سایه ای که بلند می شود چون خورشیدی فرو می رود.... . گاهی هم می شود این روزهایی که به قدر یک دوست داشتن قد می کشی و می بالی. آفتاب تابیده بر این روزهای بارانی من... سایه ها گم شده اند...

* عنوان از شمس لنگرودی

هیچ نظری موجود نیست: