۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸

ضد حال

نیش باز آدمی که بعد از دو ساعت فعالیت شدید ذهنی برای بیرون رفتن از بن بست فکری یک مقاله بالاخره راهش رو پیدا کرده رو اضافه کنید به یه آهنگ راک با صدای فول، قابل شنود تا شعاع سه متر،وصل به گوشی ای که توی جیب شلوار است و راه رفتنی شبیه رقص و مقنعه ای که فرق سر است و کوله ی لپتاپی که یک ور روی دوش است و دستهایی که پر از کتاب و جزوه اند . توی این حال لازم بود خدا یه ضد حال در حد مدیر گروه رو جلوم سبز کنه دیگه! نه راه پس داشتم نه پیش. هدفون رو باید در می اوردم از گوشم یا مقنعه ام رو می کشیدم جلو یا نیشم رو می بستم یا... واسه همه اینا لازم بود دست داشته باشم. اون همه چیز توی دستمو چی کار می کردم؟ فقط نیشمو بستم، سلام کردم و دویدم...

۲ نظر:

pariss گفت...

مي عششششششششششششششششششششششششقمممممممممممممممممممممممممممممتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت..............!!

علی گفت...

دکترم دکترای قدیم!!!!!