۲۷ شهریور ۱۳۸۹

فضیلتهای ناچیز

آدمهای کینه ای لاجرم حافظه ی خوبی دارند. برای اینکه بشود تلافی کاری یا حرفی را مدتی بعد سر کسی درآورد شرط اولش این است که آدم خوب یادش بماند فلان کس فلان وقت چه حرفی زده یا حرکتی کرده که بعد بشود حالش را جا آورد. من آدم کینه ای نیستم و این از فضیلت هام نیست، گفتگو ندارد که زیر سر حافظه ی ضعیفم است. فقط گاهی که دست و دلم نمی رود کاری بکنم یا سعی می کنم طوری بروم بیایم پرم به پر بعضی ها نگیرد، مبهم یادم می آید این آدم جایی کاری کرده یا حرفی زده که بار دلم شده. حالا اگر بگویید "خب چی گفته یا چکار کرده" مگر طرف در حقم چه جنایتی کرده باشد که یادم مانده باشد. تلافی نمی کنم، فقط نرم نرم فلصله می گیرم وقتی دلگیر می شوم از آدمها. تلافی نمی کنم چون یادم نمی ماند، فایل و پرونده ی ذهنی از آدمها نمی سازم که x همانی است که فلان وقت ال کرد و بل گفت. قابل تحسین اند آدمهایی که گاهی همه ی رفتارها و حرفهات را روی هارد کپی تحویلت می دهند و می کنند توی چشمت و محکمه پسند حرفشان را به کرسی می نشانند. خلاصه اینکه کینه ای نبودن از فضیلت های ناچیز من محسوب می شود. حالا منشا اش هر چه هست باشد...

۴ نظر:

کف دست گفت...

هارد تو خالی نگه دار واسه فایل های بهتر

panjaryman گفت...

الهی، ما را از گرفتاران به فضیلتهای ناچیز ایشان قرار مده،
الهی، لیاقت حضور ما را در فیوریتز ایشان مرحمت بنما،
‏...

ابراهیم شادافروغ گفت...

سلام
من هم پرم به پر این آدم های کینه ای خورده جالب اینه که صمیمی ترین دوست زندگیم شده بزرگترین دشمن من که حتی یک ذره هم نمی خواد منطقی باشه و فقط نیم ساعت بشینه و صحبت کنه که ببینیم کی داره اشتباه میکنه

پیچولیده در وجود خویش گفت...

من ولی به خاطر فاصله گرفتنها و تلافی در نیاوردن هام خیلی پشیمونم. اینطوری حقی رو که به گردن خودت داری انگار نادیده گرفتی.
اگه خودت رو دوست داری باید به روشی منطقی از خودت دفاع کنی.
من خیلی وقته که بهش فکر میکنم.
منظورم هم کینه توزی نیست.