۱ مرداد ۱۳۸۹

مرثیه

به جستجوی تو
بر درگاه کوه می گریم،
در آستانه ی دریا و علف.

به جست و جوی تو
در معبر بادها می گریم
در چهار راه فصول،
در چارچوب شکسته ی پنجره ای
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه می گیرد...
شاملو/ مرثیه های خاک
با صدایش امروز چشم باز کردم، از جایی که نمی دانم کجا بود...

هیچ نظری موجود نیست: