۳۱ تیر ۱۳۸۹

ساده است...

...
ساده است ستایش گلی
چیدنش
و از یاد بردن که گلدان را آب باید داد.
ساده است بهره جویی از انسانی
دوست داشتنش بی احساس عشقی
او را به حال خود وانهادن و گفتن
که دیگر نمی شناسمش.

ساده است لغزش های خود را شناختن
با دیگران زیستن به حساب ایشان
و گفتن که من اینچنینم.

ساده است که چگونه می زییم
باری
زیستن سخت ساده است
و پیچیده نیز هم.

*مارگوت بیکل/ شاملو

هیچ نظری موجود نیست: