۲۸ خرداد ۱۳۸۹

let the sorrow take over

لازمه اش این است که آدم کوتاه بیاید، وقتی غمگین است به هر دلیل! بگیرید همین پی ام اس ساده. باید آدم به اشکهاش مجال بدهد. به بی انرژی بودنش. به غرغرو بودنش. من همیشه وقتی غمگینم، بیشتر از همیشه میل به شادی توی تنم زبانه می کشد. می زنم توی فاز موزیک با بیت تند مثلن. به جای اینکه غمم را به رسمیت بشناسم، باش مبارزه می کنم. غم به قوت خودش باقی می ماند و حاصل این نبرد هم خستگی بیشتر است. شاید بی حوصلگی ای که مثلن حاصل به هم خوردن تنظیم هورمون هاست با اندکی مدارا زود تر خوب بشود اگر به جانش نیفتم، قبولش کنم، بهش اجازه بدهم کنترلم را به دست بگیرد... این طوری هر چه هست فقط به غم خلاصه می شود. فرسودگی ِ نبرد به بار نمی آید. امشب گذاشتم اشکهام کار خودشان را بکنند. گذاشتم موسیقی نرم با اشکهام همراه شود. گذاشتم خستگی حکومت کند. حالا انگار بهترم...

۱ نظر:

Maryam گفت...

Here, They call it let it be. Yani hamin yani be jaye mobareze va khodkhori va daghoon kardan ba khod accept it's the case and get along with it. Be in present moment! Hope you feel better honey.