۱۶ شهریور ۱۳۸۸

شبهای رفتن تو...

باید گاهی هم جای من باشی که همین مسیر با هم رفته را تنها برگردی و ببینی که چه دردی می نشیند بر تن آدمی که می ماند و آدمی که می رود این را شاید هرگز نفهمد...

هیچ نظری موجود نیست: