۲۶ تیر ۱۳۸۸

شب بی جنبش بی حوصلگی

رحم کن
دست تو پرپر شدنو می فهمه
رحم کن
چشم تو ایثار منو می فهمه...

*اینجا بشنوید!

۲ نظر:

برزگ گفت...

دارم از فکر رسیدن به تو آباد می شم
تو بیا که باد ولگرد خرابم نکنه
آآآآخ

baran گفت...

با چه ترسی بی تو دور از چشم تو می زیستم
من حریف جذبه ی چشم تو هرگز نیستم
ای دادددددد....