۵ تیر ۱۳۸۸

یادته؟

یه مرتبه یادم افتاد که همین هفته پیش بود که نه تلوزیون داشتیم نه اینترنت و نه موبایل، نشستیم ورق بازی کردیم و به رغم سوتی های مکرر تو و سور های مکرر من، اون قدر رو شانس بودی که یه مجموعه کامل اشعار نیما رو بهت باختم.

هیچ عادلانه نیست این همه دوری!

۱ نظر:

ناشناسسسسس گفت...

یه نفرآدم احمق پیدا نمیشه به این نویسنده وبلاگ بگه خرجان وقتی می دونی چندین نفر وبلاگتو میخونن نباید پست خاص بذاری که بقیه نفهمن چی نوشتی یا با کی هستی!!!!!