۶ تیر ۱۳۸۸

8:45

دیدمش!
همین امروز صبح از زیر پنجره مان رد شد.
دیدمش امروز
با فریاد های لا اله الا الله...
دیدمش که می رفت...

۱ نظر:

aban گفت...

کوچه ها باریکن دکونا بسته س
خونه ها تاریکن تاقا شکسته س
از صدا افتاده تار و کمونچه
مرده می برن کوچه به کوجه