ناژو
۲۹ شهریور ۱۳۸۷
عزیمت
تهران، بی بدرقه
واگن 3، صندلی 21
کوپه خواهران
سه غریبه نامفهوم
"قهرمانان و گورها"
15 ساعت هجوم بی امان خیال
اهواز
آرامش فرامی رسد سرانجام
چه پیشواز با شکوهی!
۱ نظر:
فروغ
گفت...
پستت منو یاد اهواز و دلتنگیهاش انداخت وای که چقدر دلم هواشو کرده...
۵ مهر ۱۳۸۷ ساعت ۰:۵۱
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
پستت منو یاد اهواز و دلتنگیهاش انداخت وای که چقدر دلم هواشو کرده...
ارسال یک نظر