۱۹ مهر ۱۳۸۹

حسودم، هستم

آدمیزادی که منم به حکم آدم بودنم هر کدام از رذیلت های اخلاقی ام را بتوانم پنهان کنم حسادتم را نمی توانم. پنهانش نمی کنم. صاف حسادت می کنم و زود تمام می شود می رود پی کارش. همین طورهاست که بدخواه کسی نمی شوم. هیچ هم ککم نمی گزد که هیچ سیاستی به خرج نمی دهم برای پنهان کردن حس تندی که یک مرتبه یقه ام را می گیرد.

۵ نظر:

کوکولی گفت...

واقعاًپست محشری بود. خدا عمرت بده حرف دلمو زدی!

شقایق گفت...

:))
به زودی در این مکان یک پست افتتاح خواهد شد...

panjaryman گفت...

اینم به همون فضیلت قبلی ربط داره... دارم فکر میکنم اینا رو برای کی میگی؟ بنظرم جوابم توی یک رابطه تب دار و مریضه، باشه.

شقایق گفت...

خدا رو شکر توی هیچ رابطه ی تب دار مریضی نیستم مدتهای مدیده. این پست هیچ ارتباطی با روابط عاطفی زندگیم نداشت.

عاطفه گفت...

خیلی خوب حستو می گی و بخشهای مختلفتو می شناسی. قدر این نگاهتو بدون. می دونستی آدم نسبتا سالم کسیه که به چیزایی که دوست داره فقط حسودی می کنه. ضمنا کسانی که حسادتشان را پنهان و انکار می کنند یه روز بدجوری خفتشون رو می گیره...ولی کسی که می تونه رفتارشو ببینه دچار این مشکل نخواهد شد.