۲۹ آذر ۱۳۸۷

...

به تو نگاه می کنم
و می دانم
تو تنها نیازمندِ یکی نگاهی
تا به تو دل دهد
آسوده خاطرت کند
بگشایدت
.تا به در آیی
من پا پس می کشم
و درِ نیم گشوده
به روی تو
.بسته می شود
مارگوت بیکل/ ترجمه شاملو*

هیچ نظری موجود نیست: