۳۰ آذر ۱۳۸۷

خونه جدید

می گم: اون ساختمون آجریه
که دم درش دو تا ستون داشت
که کنارش دو تا درخت کنار پیر داشت
که یه پنجره داشت به چه گندگی
که از سرکوچه اش تا خود خود کارون همش ده دقیقه پیاده روی بود
که من همیشه با آه از کنارش رد می شدم
که خیلی دوسش داشتم
یادته؟
!اون شده خونمون
...دیگه تهران بند نمی شم

۱ نظر:

فروغ گفت...

منم ديگه تو اين شهر بند نميشم منم دلم هواي كارون كرده.هواي جنوب