وقتی خواستی و خواستی و خواستی و نشد!
وقتی نشد و نشد و نشد و یاد گرفتی که نمی شه!
وقتی یاد گرفتی که نمی شه و نمی شه و نمی شه و عادت کردی به نشدن!
وقتی عادت کردی و عادت کردی و عادت کردی ...
دیگه بشه یا نشه... چه فایده؟
وقتی نشد و نشد و نشد و یاد گرفتی که نمی شه!
وقتی یاد گرفتی که نمی شه و نمی شه و نمی شه و عادت کردی به نشدن!
وقتی عادت کردی و عادت کردی و عادت کردی ...
دیگه بشه یا نشه... چه فایده؟
۳ نظر:
شقايق چه مي كني كه هر چي مي گي حرف منه اون هم به بهترين شكل ممكن....
(مشكل دارم به خدا)
شيوا
:)
اینم شده زندگی من! راوی تلخ ناکامی ها... آخر افسرده ام این روزا
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه
نیست/
در حق ما هر چه گوید جای هیچ
اکراه نیست
در طریقت هر چه پیش سالک
آید خیر اوست/
در صراط مستقیم ای دل
کسی گمراه نیست
تا چه بازی رخ نماید بیدقی
خواهیم راند/
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
چیست این سقف بلند ساده
بسیارنقش/
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه
نیست
این چه استغناست یا رب وین
چه قادر حکمت است/
کاین همه زخم نهان هست و مجال
آه نیست
... بقيه اش رو بايد بسرچي
يعني واقعن هميشه كه خواستي نشده؟ پس شايد اگه بجاش هي نخواي نخواي نخواي، اونوقت بشه!
ارسال یک نظر