این روزها حکایت نوشته هام، حکایت خودم است. درفت می کنم یا پاک می کنم بالکل. پشت ننوشتنم قصه ای نیست، از نوشته هام هم قصه ای در نمی آید. به سکوت برگزار کنم خودم را از آن شمشیر دو دم که بالای سرم مدام می گوید هر حرفی بزنی بعدا ممکن است علیه خودت استفاده شود در امان می مانم دست کم.
۱ نظر:
به نظر می آید این قصه ی همه ی هم نسل های من است. نسلی که توی بلاگ ها خودش را پیچیده.. قصه ی سکوت هایی که نمی داند چرا بهش هجوم آورده اند..
ارسال یک نظر