یک جایی آدم یاد می گیرد که عدول از اصول هم خودش یک جور پایبندی است، وقتی قرار است به خودت خیانت نکنی. جمله ی سخت متناقضی است اما به جان حس کرده ام اینی را که می گویم. نشسته ام کنار گود و خود شکست خورده ام را می بینم که جانانه جنگید برای چیزی که میدان نبرد فهماندش ارزش جنگ نداشته.
حالا می فهمم چیزی که نیاز دارم همانی است که مدتها انکارش کرده بودم...
حالا می فهمم چیزی که نیاز دارم همانی است که مدتها انکارش کرده بودم...
۲ نظر:
سلام دوست من
آدرس وبلاگ شما از دوستی اهوازی بنام شیوا بمن رسید
برای حس بینایی شما متاسفانه شاید کاری نتونم بکنم
ولی خواستید به وبلاگ من سری بزنید
با اجازتون لینکتونو میگذارم
بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند
آنکس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
ارسال یک نظر